جواهر ده
بدون من
جای من خالی
جواهر ده، رامسر، تنکابن .... خوش بگذره
طرح جالب مدرسه سینا
روش خوبیه. هم بچه ها کلمات را یاد می گیرن و هم چیزای خوشکل از بقیه بچه ها کادو می گیرن
خوردنیاشو که خورده
فقط اینا مونده
سفرنامه سینا به خونه آقاجونش
آقا سید سینا یک هفته زودتر از تعطیلی مدارس رفت به خونه آقاجونش برای تعطیلات عید و میخواست حسابی خوش بگذرونه که کمی مریض شد ولی با این حال شیطونی های خودشو داشت و میدونم که بهش خوش گذشته.
سینا اولین کاری که میکنه آتیش بازیه. خودش میره هیزم و چوپ پیدا می کنه و وسط حیاط یه آتیش اساسی درست می کنه. آی کیف می کنه...
که البته بارش برف خودش سورپرایزی بود و کلی از برف بازی کیف کرد...
و گربه «مخمل خانوم» همیشه از دست سینا فراریه رو پشت بام ها. بدبخت چه نگاهی به سینا می کنه از ترس
و بالاخره سال هم تحویل شد و همه کنار سفره اومدن و سینا منتظر عیدیاش بود. چه لحظاتی بود براش با اون چشای قرمز و پف کرده (دیگه عکساشو نمی زارم ....)
دیگه عید دیدنی و رفتنی هام شروع شد و اولین جایی که رفتیم خونه جد بزرگ مادری سینا بود. بنده خدا پیرمرد 90 ساله به احترام ما از اول تا آخر نشست. اون کوچولو هم محمد پسردایی سینا هستش
برف هم که همینطور ادامه داشت برای خودش