یه روزی یه جایی امیرمحمد و عموپورنگو دیدم.
از فرصت استفاده کردم و زنگ زدم به سینا و با امیرمحمد تلفنی گفتگوی کوتاهی داشتن. سینا خیلی خوشحال شد.
الان فکر می کنه امیرمحمد دوست منه و هی می گه بابا امیرمحمدو دعوتش کن خونمون بیاد با هم دوست بشیم.
سید سینا جان تا این لحظه 17 سال و 4 ماه و 1 روز سن دارد
یه روزی یه جایی امیرمحمد و عموپورنگو دیدم.
از فرصت استفاده کردم و زنگ زدم به سینا و با امیرمحمد تلفنی گفتگوی کوتاهی داشتن. سینا خیلی خوشحال شد.
الان فکر می کنه امیرمحمد دوست منه و هی می گه بابا امیرمحمدو دعوتش کن خونمون بیاد با هم دوست بشیم.